اشعار شهناز امیرمجاهدی

مجموعه اشعار شهناز امیرمجاهدی در قالب ها و سبک های مختلف

اشعار شهناز امیرمجاهدی

مجموعه اشعار شهناز امیرمجاهدی در قالب ها و سبک های مختلف

شنبه ها را زودتر اغاز کن...

دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۱۶ ب.ظ

شنبه ها را زودتر آغاز کن زیبای من


منتظر نگذار عشق و عاشقی را پشت در



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


پس بزن رویای کال روزهای رفته را


یک شروع تازه را در باورت فریاد کن




#شنبه تون خیس😉❤️❤️


#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


از تو باید بگذرم با اینکه دنیای منی


رفتن از دنیا مگر جز مرگ چیز دیگریست




#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


به این زمین کلنگی نمی شود دل بست


بکوب و برج بلندی بساز تا خورشید



#شهناز_امیرمجاهدی


@shahnaz_amirmojahedi


رد شدی از من و یک آن به خودم لرزیدم


پس  " کلاه من ِ بیچاره پس ِمعرکه است"



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amormojahedi


پرندگان مهاجر چقدر بی رحمند


درست موقع سختی به فکر ترک تواند



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


بوسه بزن بر لب صبح و بخند


تا بچکد از دهنت  آفتاب



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


هوای چشم های تو کمی تا قسمتی ابری


ولی چشم منِ عاشق عجب هنگامه ای دارد



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amormojahedi


قرار است در من خدا سر دهد


تمام غزل های ناگفته  را



#شهناز_امیرمجاهدی


@shahnaz_amirmojahedi


بیا به خواب من امشب چقدر دلتنگم


دقیق ساعت دیدار ما بگو چند است



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


به ذهن پنجره ی شب نمی رسد حتی


که من چگونه گذشتم از او به خاطر صبح



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


شاعر چشم توام پلک نزن عشوه نکن


همه ی قافیه ها در هم و بر هم شده اند



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


روزی ام  بودی ولی از دست من رفتی چه زود

مثل یک سیگار گشتم بر لبت یک لحظه دود


من گذشتم از تو و کردم فراموشت ولی

این دل سرگشته ی من غیرتی بود و حسود


شعرها را یک به یک آتش زدم در بیت خود

این دل وامانده ام  باز از نگاهت می سرود


دل به سویی می خزید ومن به سوی دیگری

راه ما از هم جدا شد این به نفع ما نبود


از همان روزی که پای فتنه آمد در میان

زیر چشم شعرمن از غصه شد گود و کبود



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


وقت آن است که آتش بزنم جانم را

تا که سامان بدهم این دل حیرانم را


تو خدای من دیوانه شدی وای به من

باید آتش بزنم شعله ی ایمانم را


شاخه های تن من در تب یک سرما سوخت

کاش خاموش کنم فصل زمستانم را


غرق کابوس شده خواب زمستانی باغ

باید آرام کنم روح پریشانم را


هی به روح خود و غم های خودم میخندم

تا که رسوا بکنم گریه ی پنهانم را


ابر ها بارورند از تب آغوش  خدا

من چرا باز کنم سفره ی بارانم را



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


عاشق یک شب بارانی و یک صبح ترم


 آن شب و صبح تر از چشم تو الهام گرفت 



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


ساعت انگار به بیداری من مشکوک است


ول کن زنگ زدن نیست چرا این همه سال



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


با دل عاشق من راه بیا

بگذر از فاصله کوتاه بیا


بی تو از چاله به چاه افتادم

لحظه ای بر سر این چاه بیا


آسمان دل من تاریک است

پس تو امشب عوض ماه بیا


دوست دارم که خرابت بشوم

مثل یک زلزله ناگاه بیا


مردم از دوری اگر ممکن هست

سر این صحنه ی جانکاه بیا



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


عشق فقط در پی آوازه است

منتظر فاجعه ی تازه است

طعم خوشش قد دهانم نبود

درد فقط بر تنم اندازه است



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


با مترسک هم تبانی می کنی؟


می پرانی خواب را از قصه ها



#شهناز_امیرمجاهدی


@shahnaz_amirmojahedi


صبح رویای سپیدیست اگر بگذارند

دوری از شام پلیدیست اگر بگذارند

می توان هق هق شب را به خودش برگرداند

صبح لبخند جدیدی است اگر بگذارند



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahna_amirmojahedi


پس بزن رویای کال روزهای رفته را


یک شروع تازه را در باورت فریاد کن




#شنبه تون خیس😉❤️❤️


#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


@shahnaz_amirmojahedi


تکثیر

می شوم

در امتداد

آینه ی چشمت

کاش یکی مان را ببینی




#شهناز_امیرمجاهدی


یکشنبه ات بخیر کجایی چه می کنی؟


اینجا شلوغ کرده خیال تو در دلم



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


خنده از شرم حضور غم تو آب شد و


سر درآورد به جای لبم از چشمانم



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


ای مداد سیاه من برخیز

کودتایی سپید بر پا کن

واژه در انتظار آزادیست

بند و زنجیر حرف را وا کن


می تراشم سر تو را اکنون

با تراشی چهار تیغه و تیز

تند و تیز از ستاره ها بنویس

دور کن خواب را زخود برخیز


ای مداد سیاه آشفته

سر تراشیده ای قلند وار

کارت اینک پیام بیداریست

شب دراز و قلندران بیدار


تا نگردی تو کوچک و بی جان

نشود واژه ای پر آوازه

خط بزن واژه های نخوت  را

کشف کن خود معانی تازه


ماشه را با تمام حس بچکان

رو به سمت حروف قرمز جنگ

دیگر از صلح و آشتی بنویس

تا که دنیای ما شود یکرنگ



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


گفتی خیال کن که برای تو مرده ام


این وقت صبح در دل من پس چه میکنی



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


@shahnaz_amirmojahedi


نگاهت می کنم

نگاهم می کنی

حسرت در چشممان سگ دو می زند



#شهناز_امیرمجاهدی


@shahnaz_amirmojahedi


دنیا را آب برد

من روی تخته پاره ای

برای دریا شعر می نویسم !


#شهناز_امیرمجاهدی


تمام مرا با خودت برده بودی ؟


چرا پس میان زمین و هوایم؟؟



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


در آغوش توام  ای شب ولی فکرم پر از فرداست


هزاران عقد با من بستی و نا محرمم هستی



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


پنج شنبست  ولی کو خبر آزادی ؟؟


روح من در پس ِ آیینه اسیر است هنوز



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


پنج شنبست ولی دل به هوای جمعه


می رود هی ته ِ آن کوچه و بر می گردد



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


خواستم واضح بگویم دوستت دارم ولی


واژه ها لکنت گرفتند و زمان از دست رفت



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


آی دنیا قیمت یک خنده ی جانانه چند؟


با تو می آیم سر هر قیمتی دیگر کنار




#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


واژه ها در نای نی ماسیده اند


کاسه ی احساس را لیسیده اند...



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


@shahnaz_amirmojahedi


#سه_گانی_سپید 


ای شب !

غربتت بی انتهاست

کوتاه بیا !



#شهناز_امیرمجاهدی


به رویت گلاب ای شبِ عاشقی


که آورده بالا دلم غصه را 



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


یکشنبه ات ای دل بخیر و شادکامی


هر روز ، خود را در خودت یادآوری کن



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnax_amirmojahedi


چقدر بوی تو را میدهد  دهانم هااااا


نفس کشیدم و این را دقیق حس کردم




#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


صبح دوشنبه ات را عشق است عاشقی کن


من هستم و تو هستی با یک خدای عاشق



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


وقتی کنارم نیستی تنهایی ام را

هی قطره قطره می چکانم روی دفتر

شعری برایت می نویسم از سر درد

هی واژه ها را می کنم از غصه پرپر


وقتی کنارم نیستی یک درد مبهم

سر را به روی شانه هایم می گذارد

بغض عجیبی با همه بی رحمی خود

راه گلویم را به شدت می فشارد


مردم برای چشم تو زیبای مغرور!

پس لااقل امشب تو هم تب کن برایم

این پازل آشفته و رویایی ام را

قدری کنار هم مرتب کن برایم


اصلا نفهمیدی مرا اما به پایت

می مانم و سر میکنم با ناله و درد

یک دل نه صد دل عاشقت بودم عزیزم

این آخرین حرف من است ای عشق برگرد




#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


شرمنده ام ای دل مرا باید ببخشی

لطفا خودت را جای من یک لحظه بگذار

بس کن قضاوت را رهایم کن خرابم

دنیا شده روی سرم امروز آوار


من از خدای خود بریدم لعنتم کن

باید رها می کردمش مجبور بودم

بر تکه های پاره ی قلب خدایم

یک وصله ی جِر خورده ی ناجور بودم


شرمنده ،ای دل منتظر بودی به پایم

رفتم برایت سیب از باغش بچینم

از آه من باغ دلش آتش گرفت و

بر باد رفت عشق و همه دنیا و دینم


اصلا خدایا تا به حال عاشق شدی تو

یا عمر خود را ،هی تلف کردم به پایت

صد در صد از عشق زمینی بو نبردی

عاشق اگر بودی نمی کردم رهایت


وا میکَنم امشب تمام سنگ ها را

با تو خدای بی نظیر خوش خیالم

بیدار شو بشنوصدای خواهشم را

خواب جدیدی را نبین دیگر برایم



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


میگذارم جای تو هی نقطه چین در زندگی


می شود جاهای خالی را برایم پر کنی ؟



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


کمر هفته سه شنبست بیا غصه نخور


با همین غم کمر هفته ی خود را نشِکن



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


شعر ما بچه یتیم است پدر می خواهد

شاعری ناله فقط نیست هنر می خواهد


کار من نیست که بر دوش کشم بارش را

حمل این بار گران پا و کمر می خواهد


ما به یک شاعر رگ گوی خفن محتاجیم

راستگویی که در این دوره جگر می خواهد


بی خطر نیست سفرهای برون مرزی شعر

شاعری خودروی ملیست خطر می خواهد


شعر ما نیست روان ؛ از حرکت افتاده

واژه ها خشک شده شاه فنر می خواهد


در شب شعر، هوا تیره و تار است چرا ؟

شمس اگر نیست ،شب شعر قمر می خواهد


جنگل شعر چه آشفته و بی قانون است

اینچنین جنگل آشفته تبر می خواهد


مرکز دایره ی شعر به هم ریخته است

بدترین دایره هم قطر و وتر می خواهد


واژه ها را همه از بیت خدا دزدیدند

بیت دربست خدا قفل به در می خواهد


طنز ِتلخم شود از خنده ی تو شیرین تر

قهوه تلخ است کمی شیر و شکر می خواهد




#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


چقدر طرز نگاهت شبیه پنجره ایست


که روبروی من است و به روی من بستست



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


نفرین به حس لامسه وقتی قراراست


هرگز نگیرم دست های عاشقت را



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


خودم را به دستت سپردم خدا


رهایم نکن در زمین  بشکنم



#شهناز_امیرمجاهدی 



@shahnaz_amirmojahedi


@shahnaz_amirmojahedi


آی رفیق

که شعرم را می خوانی

به تو مدیونم

 تو را با درد خود آمیخته ام

آزارت میدهم

ببخش که در هوای مسموم شعرم

نفس می کشی

ببخش که همراه با استخوانهای شعرم

قلبت تیر می کشد

تو نعره ی خاموش منی



ممنونم که هستی

که از من برنمی گردی

که لکه های سیاه قهوه را

از فالم پاک می کنی 

 مجبورم از سر درد بنویسم

تو نخوان مرا خوب ِ من

نخوان مرا

تو چرا ؟

دوستت دارم 

آی رفیق !

اما نه

نه

مرابخوان

تا میتوانی بخوان

هق هق شعرم را بر شانه هایت بنشان

آرامم کن



با خودم دوئل کرده ام

ماشه را می چکانم

میروم

تو سایه ام را نجات بده

فقط یادت باشد

شعراگر خوانده نشود 

از درد به خود می پیچد

بخوان مرا و

حلالم کن 😔




تقدیم به دوستداران شعرم

دوستتان دارم قد شعرم

💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞


#شهناز_امیرمجاهدی


خوب می دانم

هنوز نبضت

 زیر آوار

برای خاموش کردن آتش از جان پلاسکو

 می زند



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


اشکم حریف شعله های بی امان نیست


باران کجایی بر سر آتش بباری



#پلاسکو _#تهران

#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


پس آتش هجران که میگفتند این بود؟


آتش به جان واژه ی تلخ جدایی !



#پلاسکو _ #تهران

#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


از زیر این آوار  راهی باز کردی

بال و پرت می سوخت و پرواز کردی

آری پرستو جان هوا سرد است اینجا

در فصل سرما کوچ را آغاز کردی



#پلاسکو 

#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


تهران ! پر از دردی چرا ؟ دردت به جانم


انگار من آتش گرفتم  مهربانم!


تهران ! برایم خاطرت خیلی عزیز است


من قصه ی  پر غصه ی آتش نشانم



#پلاسکو 


#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


@shahnaz_amirmojahedi


غار تنهایی من

پر شده از 

انسان هایی که

به روزهای نخستین 

برگشته اند



#شهناز_امیرمجاهدی


‍ وقتی کنارم نیستی تنهایی ام را

هی قطره قطره می چکانم روی دفتر

شعری برایت می نویسم از سر درد

هی واژه ها را می کنم از غصه پرپر


وقتی کنارم نیستی یک درد مبهم

سر را به روی شانه هایم می گذارد

بغض عجیبی با همه بی رحمی خود

راه گلویم را به شدت می فشارد


مردم برای چشم تو زیبای مغرور!

پس لااقل امشب تو هم تب کن برایم

این پازل آشفته و رویایی ام را

قدری کنار هم مرتب کن برایم


اصلا نفهمیدی مرا اما به پایت

می مانم و سر میکنم با ناله و درد

یک دل نه صد دل عاشقت بودم عزیزم

این آخرین حرف من است ای عشق برگرد

#شهناز_امیرمجاهدی

با صدای #منوچهر_ساکی

تقدیم به #همسران و #بازماندگان و #منتظران 

#آتشنشان #ایرانی


تقصیر دیوارهای خاموش است


که ساعت دور  بر می دارد


و ما زود تمام می شویم



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


چله نشین توام در غزلم ختم توست


فاتحه ام را بخوان ختم من آغاز شد




#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


همه ی نهنگ ها

خود کشی کردند؛

دریا هنوز آبیست



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞تقدیم به تو🌹🌹🌹


شعرم به خود می بالد،

وقتی با چشمان تو روبه روست.


در آبی چشمانت

سبز می شوم


شعرم را که می خوانی،

چشم هایت را می خوانم


 خود را 

در تو می بینم


وقتی گل به دست شعرم  می دهی،

 احساسم گل می کند

مدیون چشمان توام

بر من ببار


فدای چشم هایت 

 هزاران هزار عشق و احساس 

به توبدهکارم


آری تو 

تو که مرا می خوانی


        🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀


تقدیم به تو که پیوسته مرا می خوانی

ومن سعادت پاسخگویی به نگاه مهربانت را ندارم 

مرا ببخش 

ببخش


خاک پای تو هستم

دوستت دارم🌹

دوستت دارم🌹

دوستت دارم🌹

تو نباشی،

من هیچم



❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️


💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞تقدیم به تو🌹🌹🌹


شعرم به خود می بالد،

وقتی با چشمان تو روبه روست.


در آبی چشمانت

سبز می شوم


شعرم را که می خوانی،

چشم هایت را می خوانم


 خود را 

در تو می بینم


وقتی گل به دست شعرم  می دهی،

 احساسم گل می کند

مدیون چشمان توام

بر من ببار


فدای چشم هایت 

 هزاران هزار عشق و احساس 

به توبدهکارم


آری تو 

تو که مرا می خوانی


        🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀


تقدیم به تو که پیوسته مرا می خوانی

ومن سعادت پاسخگویی به نگاه مهربانت را ندارم 

مرا ببخش 

ببخش


خاک پای تو هستم

دوستت دارم🌹

دوستت دارم🌹

دوستت دارم🌹

تو نباشی،

من هیچم



❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️


#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


سخت است،

برای کسی بمیری؛

که برایش مرده ای.



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


زیر و رو کن شربت عشق مرا


ته کشیده شور مستی در دلم



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


از بس نوشتیم :

بابا آب داد،

بابا نان داد؛

یادمان رفت ،بابا هم خدایی دارد


#شهناز_امیرمجاهدی


با همه آرامشم زار و پریشانم چرا

حق من آزادی و درکنج زندانم چرا


آب بدجور از سر و کول منِ حیران گذشت

غرق آب و تشنه ودرگیر بحرانم چرا


عهد بستم در تمام عمر خود انسان شوم 

با همه انسانیت مانند حیوانم چرا


چون همه زاییده با درد و به دردی مرده اند

با هزاران وسوسه دنبال درمانم  چرا


خنده های بی صدا کنج لبم کز کرده اند

با وجود خنده ها در گریه پنهانم چرا


من که دندان طمع را می کشم از بیخ و بن

پس تمام عمر خود درفکر یک نانم چرا


آرزوی "آن" ندارم مثل حافظ در دلم

من ندارم" آنی" و دلبسته ی "آنم" چرا


هفت خان زندگی را یک به یک طی کرده ام

 باز هم بیچاره و در بند صد خانم چرا


می دهم گرما به محفل های سرد عاشقی

با تمام گرمی ام فصل زمستانم چرا


من اگر یک میزبانم خاکی و مهمان نواز

یک دو روزی در میان خانه مهمانم چرا


قول دادی تا مرا از نو بسازی خوب من

خانه ات آباد پس از ریشه ویرانم چرا


ابرهای بارور از چشم من افتاده اند

نیست ابری در من و آوای بارانم چرا


سد شدی در پیش راهم با دل سنگ و گچت

سد شدی آری ولی در حال طغیانم چرا


کاش تکلیف مرا روشن کنی ای عقل من

با همه دانایی ات پیوسته نادانم چرا



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amormojahedi


آینه خالی از من است

کجایم؟

صبحم بخیر !



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


عقربه ها

بی تو

پرنده ی خسته ای هستند

که نای پریدن ندارند



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


چقدر واژه در چشمانت داری

 وقتی نگاهم می کنی ،

پر از شعر می شوم .



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


ای عشق برگرد



‍ وقتی کنارم نیستی تنهایی ام را

هی قطره قطره می چکانم روی دفتر

شعری برایت می نویسم از سر درد

هی واژه ها را می کنم از غصه پرپر


وقتی کنارم نیستی یک درد مبهم

سر را به روی شانه هایم می گذارد

بغض عجیبی با همه بی رحمی خود

راه گلویم را به شدت می فشارد


مردم برای چشم تو زیبای مغرور!

پس لااقل امشب تو هم تب کن برایم

این پازل آشفته و رویایی ام را

قدری کنار هم مرتب کن برایم


اصلا نفهمیدی مرا اما به پایت

می مانم و سر میکنم با ناله و درد

یک دل نه صد دل عاشقت بودم عزیزم

این آخرین حرف من است ای عشق برگرد


اجرا:#محمدحسین(سکوت)

شاعر:#شهناز_امیرمجاهدی

https://telegram.me/navayesokout


روزی ام را حواله کرده خدا

سوی دستی از آستین بیرون

دست او هم دراز تر از من

شده ام من به او بسی مدیون



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


http://loveziba.com/poets-site/ey-eshghe-bargard/


بین خودمان باشد صبح است ولی انگار


شب روی تنم مانده خورشید نمی آید؟؟؟



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


وقتی

ستاره ها عاشقانه

به پای زمین بی بخار می سوزند

گُر می گیرم



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


سلام آغاز بی پایان رویاست


سلام ای صبح رویایی کجایی؟




سلام عزیزانم روز خوبی داشته باشید❤️


#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


‍ با همه آرامشم زار و پریشانم چرا

حق من آزادی و درکنج زندانم چرا


آب بدجور از سر و کول منِ حیران گذشت

غرق آب و تشنه ودرگیر بحرانم چرا


عهد بستم در تمام عمر خود انسان شوم 

با همه انسانیت مانند حیوانم چرا


چون همه زاییده با درد و به دردی مرده اند

با هزاران وسوسه دنبال درمانم  چرا


خنده های بی صدا کنج لبم کز کرده اند

با وجود خنده ها در گریه پنهانم چرا


من که دندان طمع را می کشم از بیخ و بن

پس تمام عمر خود درفکر یک نانم چرا


آرزوی "آن" ندارم مثل حافظ در دلم

من ندارم" آنی" و دلبسته ی "آنم" چرا


هفت خان زندگی را یک به یک طی کرده ام

 باز هم بیچاره و در بند صد خانم چرا


می دهم گرما به محفل های سرد عاشقی

با تمام گرمی ام فصل زمستانم چرا


من اگر یک میزبانم خاکی و مهمان نواز

یک دو روزی در میان خانه مهمانم چرا


قول دادی تا مرا از نو بسازی خوب من

خانه ات آباد پس از ریشه ویرانم چرا


ابرهای بارور از چشم من افتاده اند

نیست ابری در من و آوای بارانم چرا


سد شدی در پیش راهم با دل سنگ و گچت

سد شدی آری ولی در حال طغیانم چرا


کاش تکلیف مرا روشن کنی #ای_عقل من

با همه دانایی ات پیوسته نادانم چرا



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amormojahedi


🎤  #اجرای_دکلمه_از_دایی_رضا


جمعه

 ۱۳۹۵/۱۱/۱۵

@KocheEhsasDaeireza


چقدر حجم خاطره ات زیاد است

تمام آغوشم را

پر کرده



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


تو را نفس می کشیدم

نیستی

نفس کم آوردم

ببخش !



#شهناز_امیرمجاهدی


@shahnaz_amirmojahedi


چشم تو پر از وسوسه ی آشوب است


بیدار نشو شهر به هم می ریزد



سلام صبحتون پر از آشوب عشق❤️


#شهناز_امیرمجاهدی


@shahnaz_amirmojahedi


خواب رفتست خدا !  ساعت بیداری من


کوک کن حس مرا ، عقربه بیدار شود



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


دوست دارم همه ی قافیه ها درد شود

تا که شعرم سر این درد کمی مرد شود


همه ی دل خوشی زندگی ام درد شده

وای از آن روز که غم دلزده و سرد شود


می برد رو به جلو درد، مرا می ترسم،

ناگهان شامل فرمان عقب گرد شود


در دلم حس عجیبیست خدایا نکند

که دل درد کشم طعمه ی هر فرد شود


آه اگر درد به جایی برسد کین دل من

از در خانه ی رویایی غم طرد شود



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


عجب بیتی است چشمانت دو مصراع لطیف و تر


و من عمریست می خوانم همین تک بیت زیبا را



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


صبح بازیچه ی دستان من و توست مگر


هر چه در می زند انگار که خوابند همه




سلام صبحتون سرشار از بیداری❤️


#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


بیش از این خلوت نکن با پنجره


دور برمی دارد انگار انتظار



سلام جمعه تون ناب ❤️


#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


نکند 

با چشمان آبی ات

دنیای فردا را خاکستری ببینی !



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


می شوم باران چشمت آسمانم می شوی ؟

بعد از این بارندگی رنگین کمانم می شوی ؟


ابری و آشفته و بارانی و طوفانی ام

تا در آغوش توام آرام  جانم می شوی ؟


تک درختم برگ هایم را بریز عریان شوم 

از تمام فصل ها فصل خزانم می شوی ؟


قبله را گم کرده ام هر سو که می گردم تویی

منتظر در سجده گاهم پس اذانم می شوی ؟


لقمه ای برداشتم قد دهانم نیست حیف

عشق من شرمنده ام قد دهانم می شوی ؟



#شهناز_امیرمجاهدی


@shahnaz_amirmojahedi


یکشنبه را با یاد تو آغاز کردم


آغار کن یکشنبه ات را در دل من


سلام یکشنبه تون بخیر🌹


#شهناز_امیرمجاهدی 



@shahnaz_amirmojahedi


بهترین گل های قرمز باز تقدیم تو باد


ای که رنگ آبی دریا بود چشمان تو


#شهناز_امیرمجاهدی 

 @shahnaz_amirmojahedi


دل به دریا زن تو ای قرمز ترین گل در چمن


سر در آور از میان موج های آبی اش



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


‍ با دل عاشق من راه بیا

بگذر از فاصله کوتاه بیا


بی تو از چاله به چاه افتادم

لحظه ای بر سر این چاه بیا


آسمان دل من تاریک است

پس تو امشب عوض ماه بیا


دوست دارم که خرابت بشوم

مثل یک زلزله ناگاه بیا


مردم از دوری اگر ممکن هست

سر این صحنه ی جانکاه بیا



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi



🎤  #اجرای_دکلمه_از_دایی_رضا

@KocheEhsasDaeireza


دربی چشمان تو آبی است اما ای رقیب!


باید اینک خط قرمز روی چشمانت کشم



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


خواستم واضح بگویم دوستت دارم ولی


واژه ها لکنت گرفتند و زمان از دست رفت



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


سپید که می گویم برایت،

چشمانم سیاهی می رود

بس که واژه ها

بی هیچ قید و بند،

بی هیچ قافیه

ردیف می شوند و

دور بر می دارند به سمتت


درست سر بزنگاه

سر از یقه ات در می آورند


واژه ها

جلوی چشمانت

گیج می زنند

پاهاشان در هم می پیچد

زمین می خورند

غافل از آنکه 

به جایی چشم دوخته ای

و غزل می بافی 

برای معشوقت


سخت است

وقتی

واژه ها زمین می خورند!



#شهناز_امیرمجاهدی


@shahnaz_amirmojahedi


همه چیز ، جریان دارد

جز من ؛

 سنگم در میان رود خانه .




#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


‍ -سر نخ عشق تویی یک گره کور بزن

بین آغوش من و بستر بی فردایت

سرنوشت منِ دیوانه گره خورده عجیب

با نگاه تو و آغوش پر از رویایت


- سرنخ عشق تویی من گره کور توام

گره عشق مرا باز کن ازاد شوم 

پیله کن بر تن من تا که بگردم دورت

دوست دارم که درین غائله بر باد شوم


-دست من نیست که عاشق شده ام میفهمی

رد شدی از من و یکباره دلم ویران شد

غرق گشتم ته دریای جنون چشمت

اتفاقی که نیفتاد فقط طوفان شد


-رد شدم از تو و ماندم دو قدم آن سو تر

دست من هم که نبود عاشق و شیدا شده ام

حال من بهتر از احوال تو و چشمت نیست

بی گمان ببشتر از چشم تو رسوا شده ام


-می دویدم به چه سرعت همه جا با دل خوش

پای عشق تو که آمد به میان لنگ شدم

لحظه ها از کف من رفت و از آن روز به بعد

بین احساس خود و عشق تو در جنگ شدم


-آه برخیز بیا نعره نزن بغص نکن

زیر باران خدا داد بزن اشک بریز

می شوم چتر برای دل بارانی تو

تا شوی از من و از چتر وجودم لبریز 



اجرا: #محمد_حسین(سکوت) و #میترا_قلعه پور

شاعر: #شهناز_امیرمجاهدی


https://telegram.me/navayesokout


دلتنگم باش !

تا دوام بیاورم

در وسعت تنهایی خود



#شهناز_امیرمجاهدی 


@shahnaz_amirmojahedi


@shahnaz_amirmojahedi


ستاره ی من چشمک نزن

درگیر جاذبه ی زمینم

پرواز ممکن نیست



#شهناز_امیرمجاهدی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۱۹
شهناز امیرمجاهدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی